- مال خر
- کسی که شغلش خریدن اسب و اشتر باشد
معنی مال خر - جستجوی لغت در جدول جو
- مال خر ((خَ))
- کسی که اموال دزدی شده را می خرد، کسی که شغلش خریدن اسب و استر و مانند آن است
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مالدار
آنتیک خر
خریشه
درختی که یک سال بار آورد و یک سال نیاورد
متمول، ثروتمند، صاحب مال، صاحب چهارپا و ستور
دختر یا پسر که کمتر از پنج سال داشته باشد، تحویل سال، هنگام تحویل سال، گردش سال، برای مثال گریان به یاد روی تو رفتم ازاین جهان / چو طفل سال خرد که گریان به خواب شد (محمدقلی سلیم - لغتنامه - سال خرد)
آنکه در حمان بدن اشخاص را مالش دهد دلاک: بتی کان همه مالش و تاب یافت به مالشگر آسایش و خواب یافت. (نظامی. گنجینه گنجوی 139)، آنکه با زنان ملاعبه کند
صاحب مال و دولتمند، متمول، ثروتمند
منیک
ستور رو راه مال رو. راهی که از آن چارپایان (اسب و استر و خر) عبور کنند
بخشنده، منعم، معطی
مالدار: وسخواستک خواستا کمند توانگر، چار پا دار دارای مال ثروتمند غنی: مالداری را شنیدم که ببخل اندر چنان معروف بود که حاتم طائی در کرم، صاحب چارپایان (اسب و استر و غیره)
داره بخش خواسته بخش بخشنده دارایی وخواسته، روز هشتم از هرماه ملکی
آورنده مال، دزد دریایی
دلاک، مشت و مالچی
بمعنی مالیخولیاست که کوفت و خلل دماغی و سودا و خیال خام باشد
صاحب مال، مال دار